داستان فیلم در یک زندان و در شهر"سن برناردوی" شیلی جریان داشته و درباره یک جوان خود شیفته ی بیست و چند ساله به نام جیمی را روایت می کند. او به علت حسادت بهترین دوست خود را به قتل می رساند. در زندان او با یک خلافکار مورد احترام ملاقات کرده و نیاز بزرگ انسان به دوست داشتن و دوست داشته شدن را کشف می کند.

داستان در مورد چهار دوست است که برای دیدار با اقوامشان به روستایی در کشور شیلی می روند اما در آنجا یک مرد به همراه پسرش به شدت به آنها حمله میکنند و...